|
بیش از 12 هزار نفر در سرزمینهای اشغالی پس از دریافت واکسن به کرونا مبتلا شدند
خوکچههای آزمایشگاهی
پلیتیکو: نتانیاهو با فایزر توافق کرده است در ازای دریافت واکسن، همه اطلاعات مربوط به میزان تأثیرگذاری واکسن و عوارض جانبی آن روی افراد آزمایششده را به این کمپانی تحویل دهد
ثمانه اکوان: تنها ۳ هفته پس از تزریق نخستین دوز واکسن کرونا به نخستین فرد اسرائیلی - بنیامین نتانیاهو- در سرزمینهای اشغالی، دولت صهیونیستی به پیشروترین دولت در انجام واکسیناسیون گسترده تبدیل شده است. تاکنون 20 درصد جمعیت سرزمینهای اشغالی دوز اول واکسن کرونا را دریافت کردهاند و حدود 200 هزار نفر نیز دوز دوم را دریافت کردهاند. این اطلاعات رسانههای دنیا را به تحقیق درباره چرایی این مساله کشانده است تا مشخص کنند چرا از بین همه کشورهای دنیا، این شهروندان سرزمینهای اشغالی باید باشند که نخستین دوزهای واکسنهای معروف کرونا از جمله فایزر را دریافت میکنند. دلایل این مساله البته بعد از مدتی به سرعت نمایان شد. روزنامه پلیتیکو1 اخیرا در گزارشی مطرح کرده است بنیامین نتانیاهو روز 7 ژانویه (۲ هفته پیش) اذعان کرده است توافق رژیم صهیونیستی با شرکت فایزر که ساخت واکسن را هم اینک انجام میدهد، بدین ترتیب بوده است که پذیرفته است در قبال دریافت 10 میلیون دوز واکسن کرونا که شامل 400 تا 700 هزار دوز در هر هفته میشود، اطلاعات درمانی تمام دریافتکنندگان واکسن را در اختیاز فایزر و سازمان جهانی بهداشت قرار دهد. بر اساس این توافق، رژیم صهیونیستی متعهد شده است اطلاعات جمعیتی را که واکسن را دریافت میکنند از جمله سن، جنس، سابقه درمانی و همچنین میزان تأثیرگذاری واکسن روی این افراد و عوارض جانبی آن در اختیار واکسنسازی فایزر و همچنین سازمان جهانی بهداشت قرار دهد.
فایزر اعلام کرده است 10 میلیون دوز برای این موسسه، مانند قطرهای از دریای واکسنهایی است که قرار است تولید کند و این شرکت قرار است در سال میلادی جاری 3/1 میلیارد دوز از واکسن خود را تولید کند. از زمانی که این واکسن در نیمههای ماه دسامبر سال گذشته میلادی با فشارهای شدید ترامپ در آمریکا مجوز استفاده اورژانسی گرفت، اسرائیل نخستین دولتی بود که این واکسن را نه به صورت اورژانسی، بلکه به صورت کامل مورد تأیید قرار داد تا به نخستین و پیشروترین دولت در انجام عمل واکسیناسیون تبدیل شود. این مساله البته از نظر سیاسی نیز برای نتانیاهو بشدت حیاتی بود. او که در خطر برگزاری چهارمین دوره انتخابات پارلمانی قرار دارد و احتمالا باید با رقبای سرسخت خود وارد میدان رقابت شود، در طول زمانی که جمعیت در سرزمینهای اشغالی بشدت درگیر مسائل کرونا شده بود و سرعت رشد مبتلایان بالا میرفت، هر روز با برگزاری تجمعاتی در مقابل دفتر کار خود یا خانهاش مواجه میشد. نتانیاهو اما برای باقی ماندن در قدرت (برای گرفتن مصونیت قضایی به دلیل پرونده فسادهای مالیاش) معاملهای با واکسنسازی فایزر انجام داد که این روزها جمعیت ساکن در سرزمینهای اشغالی را به موش آزمایشگاهی دنیا برای واکسن کرونا تبدیل کرده است. دلیل دیگر این امر نیز بالا رفتن سرعت شیوع کرونا در سرزمینهای اشغالی است که این منطقه را به یکی از مناطق خطرناک از لحاظ بهداشتی تبدیل کرده است. در این باره گزارش شده است تا به حال 495 هزار مورد ابتلا به کرونا در سرزمینهای اشغالی گزارش شده که در این میان 3689 نفر نیز جان خود را از دست دادهاند و این برای جمعیت کم[9 میلیونی]سرزمینهای اشغالی آمار بسیار بالایی است و دولت صهیونیستی را با مشکلات عدیدهای رو به رو کرده است. سرویس جهانی «بیبیسی» نیز در گزارش2 با تأیید این معامله، به صراحت تاکید کرد: «حالا اسرائیل به خوکچه آزمایشگاهی دنیا تبدیل شده است و دانشمندان هم اینک در حال بررسی اطلاعات و دادههای مربوط به شهروندان اسرائیلی برای دریافت نشانههای تاثیرگذاری واکسن در فاز اجرایی شدن روی جمعیتی عظیم در یک منطقه جغرافیایی هستند».
دلیل اصلی فایزر برای پذیرفتن این معامله از نظر نشریه پلیتیکو بسیار ساده است: فایزر هم اینک بستری آماده -در حد یک جمعیت زیاد- را در اختیار دارد که بتواند میزان تاثیرگذاری واکسن خود را روی آن جمعیت آزمایش کند و در عین حال به دلیل حساسیتها نسبت به جمعیتی که در این سرزمینها زندگی میکنند، اگر واکسیناسیون در سرزمینهای اشغالی با موفقیت انجام شود، فایزر دیگر میتواند حرف آخر در بازاریابی بینالمللی در سراسر جهان را بزند. این تجربه با این حال به نظر میرسد چندان هم موفقیتآمیز نبوده است و حالا قمار نتانیاهو برای تضمین آینده سیاسیاش با خطرات جدی روبهرو شده است.
* پرداخت هزینه گزاف برای موش آزمایشگاهی شدن!
نکته جالب در داستان خوکچه آزمایشگاهی شدن جمعیت سرزمینهای اشغالی این است که مقامات صهیونیست هنوز از جزئیات معامله خود با فایزر و سازمان جهانی بهداشت اطلاعی به رسانهها ندادهاند و به سؤالات در این باره که هر دوز واکسن را به چه قیمتی خریداری کردهاند نیز پاسخی نداده و اعلام کردهاند قراردادشان با فایزر «محرمانه» است. در نهایت روز 5 ژانویه بود که مقامات صهیونیست به صورت غیررسمی بیان کردند قیمت واکسن برای هر نفر 30 دلار محاسبه شده است. این رقم نیز غیرمنطقی و گران به نظر میرسد، چرا که در اتحادیه اروپایی نرخی که برای واکسنهای مختلف در نظر گرفته شده بشدت پایینتر از قیمتی است که صهیونیستها به شرکت فایزر پرداختهاند. با وجود اینکه کشورهای مختلف اعلام کردهاند معاملاتشان با کارخانههای تولید واکسن محرمانه است و قیمتهای واکسن را تا زمانی که واکسیناسیون به صورت کامل انجام نشود، رسانهای نمیکنند، چندی پیش وزیر کشور بلژیک به صورت اتفاقی لیستی از قیمتهای واکسنها را در توئیتر خود اعلام کرد که بدین شرح بود: واکسن آسترازنکا آکسفورد: 78/1پوند، واکسن جانسون و جانسون: 5/8 دلار، واکسن سانوفی: 56/7 پوند، واکسن فایزر: 12 دلار و واکسن مدرنا 18 دلار.
البته بعد از چند دقیقه این توئیت از صفحه وزیر کشور بلژیک پاک شد اما گروههای طرفدار شفافیت سیاسی و اقتصادی در اتحادیه اروپایی بارها کشورهای مختلف این اتحادیه و مسؤولان اتحادیه اروپایی را تحت فشار گذاشتهاند رقمهای پرداختی را به صورت شفاف با مردم در میان بگذارند و از منتشر شدن این توئیت نیز حمایت کردهاند.3 همه این خبرها در حالی منتشر شد که دوشنبه هفته گذشته یکی از شبکههای تلویزیونی اسرائیل اعلام کرد مبلغ لو رفته درباره خرید هر واکسن فایزر بسیار بالاتر و 47 دلار برای هر واکسن است!4
نتانیاهو برای پرداخت این میزان مبلغ بالا بهانهها و توجیههای جالبی نیز مطرح کرده و بارها به روابط بسیار نزدیکش با «آلبرت بورلا» مدیرعامل فایزر اشاره کرده که نشان دهد این دوستی باعث اجرای این توافق و پیشرو شدن اسرائیل در واکسینه کردن ساکنان سرزمینهای اشغالی بوده است. نتانیاهو بارها گفته است: «من همیشه با آنها صحبت میکنم. آلبرت از یک خانواده یهودی با اصالت است. او دوست خیلی خوبی برای اسرائیل است».
* نتیجه واکسیناسیون بزرگ چه بوده است؟
داستان واکسیناسیون بزرگ فایزر در سرزمینهای اشغالی زمانی جالبتر میشود که نگاهی به آمارهای شیوع کرونا در این منطقه و میزان تأثیرگذاری واکسن در این باره داشته باشیم. آنطور که روزنامه صهیونیستی هاآرتص5 مطرح کرده از زمان واکسیناسیون سراسری در سرزمینهای اشغالی، تست کرونای هزاران اسرائیلی پس از دریافت واکسن فایزر مثبت شده است. این روزنامه گزارش داده است: بیش از 12400 اسرائیلی طی ۲ هفته پس از دریافت واکسن، به کرونا مبتلا شدهاند. این در حالی است که 69 تن از این تعداد دوز دوم واکسن را نیز دریافت کرده بودند. 5348 تن از آنها تنها یک هفته پس از دریافت واکسن مبتلا به کرونا شدهاند و 5585 تن از آنها نیز بین 8 تا 14 روز پس از دریافت واکسن مبتلا به کرونا شدهاند. این در شرایطی است که در سرزمینهای اشغالی سیاستهای قرنطینه از زمان آغاز واکسیناسیون دنبال شده و تنها اعمال محدودیتها میتوانست از تعداد مبتلایان به کرونا کم کند اما در عمل تعداد مبتلایان بالا رفته و نشان داده است مهمترین کارکرد واکسن که قطع زنجیره شیوع ویروس نیز هست، عملی نشده است.
-------------------------------------
پینوشت
1- https://www.politico.eu/article/israel-coronavirus -vaccine-success-secret/
2- https://www.bbc.com/news/health-55734257
3- https://www.politico.eu/article/belgian-secretary-of-state-accidentally-reveals-eu-vaccine-prices/
4- https://www.timesofisrael.com/israel-said-to-be-paying-average-of-47-per-person-for-pfizer-moderna-vaccines/
5- https://www.haaretz.com/israel-news/thousands-of-israelis-tested-positive-for-coronavirus-after-first-vaccine-shot-1.9462478
ارسال به دوستان
ترامپ رفت ترامپیسم اما هست
زهرا محسنیفر: ترامپ، آمریکای بدون روتوش بود. از آن عجوزههای کریهی که بزککنندگان غرب را به دردسر انداخت. آنها که در تبلیغ غربگرایی گنجشک را رنگ کرده و جای قناری جا میزدند، در مقابل موطلای روسیاه جا خوردند. هر چه فوکویاما درباره لیبرال- دموکراسی گفته بود، ترامپ جوید و نشخوار کرد. او برای جهاز هاضمه تمدن غرب وحشی، لقمه گندهتر از دهان بود که فرو رفت و گلوگیر شد و برای جهانخواران خوشاشتها، نه راه پیش گذاشت و نه راه پس. عصاره فضولات آمریکا، به زبالهدان تاریخ پیوست تا در ضایعاتی سرمایهداری مدرن هم قابل بازیافت نباشد.
ترامپ، بزکپذیر نبود اما تحریفپذیر چرا. «پرزیدنت ترامپ»، اگر چه واقعیتی عریان از زوال آمریکا بود اما ترکیب وصفی «ترامپ دیوانه»، کلمه حقی بود که اراده باطلی در آن برای سازندگانش مستتر گردید. میشد تمام کاسه و کوزههای بیتدبیری را سر دیوانهای شکست که جفتپا وارد بازی دنیا شده تا زیر میز نظم نوین جهانی بزند. میشد هیچ به روی خود نیاورد که بازی دنیا اصولا همین لگدپراکنیهای جهاناولیها و نظم نوین جهانی همین زیر میز امنیت جهانسومیها زدن است. میشد ظهور ترامپ گوربهگوری را یک بدشانسی برای برجام، آن معجزه دیپلماسی گوگولیمگولی، دانست که اجازه نداد از زمین لمیزرع مذاکره، گلابی رفع تحریم بروید. میشد هیچ به روی مبارک نیاورد که قبر مذاکره با شیطان بزرگ که روی آن فاتحه میخوانند، میت ندارد. میشد در فهم این واقعیت خود را به تجاهل زد که عمر برجام دست کدخدای دهکده جهانی بود و ترامپ فقط وسیله بود. لعن و نفرین آمریکوفیلهای داخلی به دامن ترامپ گیر میکند اما به پر قبای آمریکا، نه. قمارباز برای وجهه آمریکا وصله ناجور نبود، اصل وجهه ناجور آمریکا بود.
ترامپ هر چه بود رفت اما ترامپیسم که همان چهره عریان فرهنگ گاوچرانهاست، هنوز هست. جنتلمنهای کراواتپوش هم حالاحالاها نمیتوانند برای پادشاه لخت دنیا لباس آبرو بدوزند. همه میدانند بایدن، خرزهره با روکش شکلاتی است. اگر چه «جو»، بزکخورش ملس است و چند وقتی قلمهای روزمزد و حنجرههای بیترمز را سرگرم میکند اما آخرش میگذارد در کاسه لیبرالها تا کاسه چهکنم چهکنم دست بگیرند. برای راهاندازی موتور اقتصاد ما، تایتانیک نمیتواند تکچرخ بزند. جمهوری اسلامی زیر کارزار فشار حداکثری استخوان ترکانده اما استخوانهای پوسیده ریگانها شهادت میدهد ترامپها و بایدنها وارث آرزوهایی هستند که به گور میروند.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» کارنامه اصلاحطلبان در فشار به نظام برای مذاکره با ترامپ را بازخوانی کرد
اصلاحات اینگونه ترامپید
گروه سیاسی: پیروزی جو بایدن، کاندیدای حزب دموکرات در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا با واکنشهایی قابل پیشبینی از سوی رسانههای حامی دولت و چهرههای دولتی همراه شد تا آنها با فال نیک گرفتن این انتخاب، بار دیگر نسخه مطلوب سیاست خارجی خود در قالب لزوم عقبنشینی حداکثری را مطرح کنند. آنها این روزها در حالی تلاش میکنند با ترامپیست خواندن منتقدان سیاست خارجی دولت، ادعای بدون سند و خندهدار همسویی نیروهای انقلابی با ترامپ را مطرح کنند که اساسا کارنامه آنها در 4 سال گذشته و مواضع متعددی که پیرامون لزوم عقبنشینی در برابر ترامپ داشتهاند، از حافظه مردم پاک نشده است.
به گزارش «وطن امروز»، حضور هفته گذشته وزیر امور خارجه در مجلس و دریافت کارت زرد از نمایندگان به علت موضع ضدملی سال گذشتهاش در گفتوگو با مجله آلمانی اشپیگل، بار دیگر مواضع پیشین دولتیها پیرامون لزوم مذاکره با ترامپ را در کانون توجهات افکار عمومی قرار داد. اصلاحطلبان و مقامات دولتی در حالی این روزها مشغول ارائه تفسیرهای جدید از لزوم مغتنم شمردن فرصت بایدن و حماسهسرایی پیرامون پایان دوره ریاست ترامپ بر کاخ سفید هستند که از شخص وزیر امور خارجه تا تمام چهرههای برجسته حامی دولت در 4 سال گذشته از هیچ تلاشی برای وادار کردن نظام به عقبنشینی در برابر ترامپ فروگذاری نکردهاند. در معروفترین این تلاشها که سرانجام منجر به دریافت کارت زرد نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی شد، بهمنماه سال گذشته تنها چند هفته پس از اقدام تروریستی دولت آمریکا در به شهادت رساندن سردار قاسم سلیمانی، محمدجواد ظریف در گفتوگو با مجله آلمانی اشپیگل این حادثه را نیز مانعی در برابر مذاکره با آمریکاییها ندانست. وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا مذاکره با آمریکا پس از ترور ژنرال سلیمانی را غیرمحتمل میدانید؟ اظهار داشت: «خیر! من هرگز چنین امکانی را رد نمیکنم، به شرط آنکه آنها رویکرد خود را تغییر دهند و واقعیات را به رسمیت بشناسند. از نظر ما مهم نیست چه کسی در کاخ سفید مینشیند. چیزی که اهمیت دارد نحوه رفتار آنهاست. دولت ترامپ میتواند گذشتهاش را جبران کند، تحریمها را بردارد و به میز مذاکره بازگردد. ما کماکان بر سر میز مذاکره هستیم». ظریف در حالی در این گفتوگو تلاش کرد مانع بسته شدن آخرین روزنههای امید برای گفتوگو با ترامپ شود که ترامپ ساعاتی پس از آن، با انتشار توئیتی توهینآمیز، پیشنهاد وزیر امور خارجه را رد کرد و نوشت: «وزیر خارجه ایران میگوید خواستار مذاکره با ایالات متحده است اما میخواهد تحریمها برداشته شود. نه، مرسی!»
هرچند ظریف در پاسخ به نمایندگان سعی کرد این موضع ضدملی را با طرح پیشفرضهایی موهوم توجیه کند اما در نهایت نمایندگان مجلس از توضیحات وی قانع نشدند تا وزیر امور خارجه از نمایندگان مردم کارت زرد دریافت کند.
* کارگزاران داخلی ترامپ
با تمام این توصیفات اما موضع ظریف پس از ترور شهید سلیمانی را نمیتوان تنها شاهد مثال از همدلی اصلاحطلبان با ترامپ دانست. برای نمونه مصاحبه فائزه هاشمی، عضو حزب کارگزاران سازندگی با سایت خبری انصافنیوز و ابراز نگرانیاش از پایان دوره زمامداری ترامپ در کاخ سفید به علت کاهش احتمالی فشارها به کشورمان، پرده از بسیاری از ادعاهای این جریان در انزجار از ترامپ برداشت. فائزه هاشمی در بخشی از این گفتوگو با اشاره به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و شکست دونالد ترامپ گفت: «من یک جایی قبلا هم گفته بودم برای ایران دوست داشتم آقای ترامپ انتخاب شود ولی اگر یک آمریکایی بودم به آقای ترامپ رای نمیدادم». وی در پاسخ به سؤال خبرنگار درباره چرایی تحلیلش مبنی بر بهتر بودن انتخاب ترامپ برای ایران نیز گفت: «به خاطر همین فشارهایی که میآورد، بالاخره شاید یک تغییر سیاستی اتفاق بیفتد. مردم هر چه تلاش میکنند اصلاحات انجام بگیرد «مرغ یک پا دارد» و هیچ خبری نمیشود و بر عکس مردم سرکوب میشوند. شاید اگر فشارهای آقای ترامپ ادامه پیدا میکرد، بالاخره ما مجبور میشدیم یک تغییر سیاستهایی را داشته باشیم. این تغییر سیاستها حتما به نفع مردم میتوانست اتفاق بیفتد. دموکراتها کمی شل و ول هستند. یعنی با آمدن دموکراتها این موضع خطای ما بیشتر تقویت میشود؛ امیدوارم نشود ولی چنین چشماندازی دارد!»
اظهارات تاسفآور فائزه هاشمی که اعترافی آشکار به میل بخشی از اصلاحطلبان به تحقق هدف اصلی ترامپ یعنی فروپاشی کشورمان بود، با برخی واکنشها از سوی چهرههای اصلاحطلب از جمله برادر بزرگترش محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران مواجه شد. محسن هاشمی در حالی با انتشار یک نامه سرگشاده سعی کرد میان این رسوایی و موضع اصلاحطلبان فاصله بیندازد که خود نیز پیش از این و در دوران ترامپ تلاش کرده بود با ناگزیر خواندن کشور به عقبنشینی برابر ترامپ، در راستای اهداف آمریکا موضع بگیرد. محسن هاشمی مرداد 97 و 3 ماه پس از خروج دولت آمریکا از برجام (که روشنترین مصداق برای غیرقابل اعتماد بودن این کشور به حساب میآمد) در گفتوگویی با روزنامه رسمی دولت گفته بود: «فشار تحریمها که از نیمه دوم سال افزوده خواهد شد، این شرایط را سختتر خواهد کرد و ما را به این نکته واقف میکند که نجات ایران در گرو تصمیم امسال ما است، تصمیم سختی که 30 سال قبل توسط مسؤولان کشور گرفته شد و صلحی پایدار، پرفایده و کمهزینه را برای ایران و نظام جمهوری اسلامی به ارمغان آورد».
* فشار حداکثری ترامپیستها
مواضع اصلاحطلبان در راستای فشار بر نظام برای آغاز مذاکرات با ترامپ اما به فرزندان مرحوم هاشمیرفسنجانی محدود نمیشود و چهرههای مختلفی از این جریان در طول 4 سال گذشته تمام اهتمام خود را بر آغاز مذاکرات با دولت آمریکا گذاشته بودند. خرداد سال۹۷ تنها یک ماه پس از خروج دولت آمریکا از توافق هستهای بود که خبر انتشار نامه ۱۰۰ فعال اصلاحطلب با موضوع پذیرش «مذاکره بدون پیششرط» با ترامپ خبرساز شد. در بخشی از این نامه که نام غلامحسین کرباسچی نیز در پای آن به چشم میآمد، از رهبر انقلاب درخواست شده بود «فارغ از جنگهای روانی کاخ سفید، با یک تصمیم ملی اعلام کند حاضر به انجام مذاکرات بدون قید و شرط با آمریکاست تا قدمی در راه حل مشکلات و اختلافات برداشته شود».
سعید حجاریان نیز آذرماه سال گذشته و در جریان مصاحبه با روزنامه ایران به شکل علنی راهبرد مسؤولیتزدایی از دولت را با پیش کشیدن این فرض که عدم مذاکره با ترامپ مسبب وضعیت موجود شده است، آغاز کرد. وی در بخشی از مصاحبه مذکور گفته بود: «فرض کنیم آقای روحانی تصمیم بگیرد با رئیسجمهوری آمریکا دیدار کند و ترامپ را به آرزوی دیرینهاش یعنی عکس یادگاری برساند. اگر روحانی این تصمیم را بر اساس برداشت و تحلیل شخصیاش بگیرد، عملی نادرست مرتکب شده، چون صرفا خود را قربانی کرده است اما همین عمل ممکن است در حالتی دیگر درست و دقیق باشد. اگر عقل جمعی کابینه و نظرهای کارشناسی، مذاکره را توصیه کند و مذاکره را مثلا به استعفا گره بزند و حتی رضایت جمعی از نمایندگان مجلس را هم جلب کند، همان عمل نادرست، موجه میشود، زیرا پس از مذاکره احتمالی روحانی- حتی بدون استجازه- که ممکن است هر عاقبتی را در پی داشته باشد، هزینهها سرشکن شده است». در نمونهای دیگر هفتهنامه «صدا» ارگان مکتوب حزب اتحاد ملت که پیش از این با طرح «دوراهی جنگ و صلح» عملا تبدیل به دستگاه پروپاگاندای ترامپ برای ایجاد هراس در فضای عمومی شده بود، چندی پیش و پس از آنکه تصویر برخورد تحقیرآمیز ترامپ با رئیسجمهور صربستان در رسانههای جهان خبرساز شد و فعالان شبکههای اجتماعی آن را تصویری نمادین از مناسبات آمریکا با دیگر کشورها به حساب آوردند، با درج مطلبی با عنوان «ناسیونالیسم وارونه» در ذیل عکس مورد بحث نوشت: «اما آیا واقعا اقداماتی از جنس نشستن رئیسجمهور صربستان را باید مایه شرمساری او و ملتش دانست؟ حتی فرض کنیم ادعای روسیه و راستگرایان درست باشد و سیاستمدار صرب همچون متهمی در اتاق بازجویی و حتی یک بره مقابل همتای آمریکایی خود نشسته است؛ آیا اگر منافع صربستان چنین اقتضا کند باید اقدام رئیسجمهور این کشور را تمسخر کرد؟ یا باید آن را شجاعتی اخلاقی و عقلانیتی سیاسی خواند که در جهت بهبود موقعیت بینالمللی و کسب منافع اقتصادی اتخاذ شده است؟»
* چه کسی مانع تحقق هدف ترامپ شد؟
روحانی، ظریف و اصلاحطلبان این روزها در حالی خود را شریک پیروزی بایدن به حساب میآورند و دنبال آن هستند با تبدیل کردن این پیروزی به یک «موقعیت استثنایی» در افکارعمومی فضا را برای عقبنشینی در برابر زیادهخواهی احتمالی دموکراتها آماده کنند که اساسا آنها در تمام 4 سال زمامداری ترامپ به دنبال آغاز مذاکرات با وی بودند. به عبارت دیگر اگر کسی هم این روزها بخواهد پیروزی بایدن را به عنوان یک فرصت تفسیر کند، آن شخص از میان اصلاحطلبانی که همه تلاششان را برای آغاز مذاکرات با ترامپ کردند، نیست.
در این میان فراتر از مصادیقی که تا اینجا به آنها اشاره شد، باید به دنبال ردپای شخص روحانی در نشان دادن چراغ سبز مذاکراتی گشت. برای نمونه دیدار سال گذشته آبه شینزو، نخستوزیر سابق ژاپن با رهبر حکیم انقلاب در شرایطی که حامل پیام آمریکا برای طرف ایرانی نیز بود، اهمیت فراوانی در معادلات میان ۲ کشور داشت. جریان غربگرا در تلاش بود این ارسال پیام از سوی آمریکا را تحت هر شرایطی مبدل به یک فرصت مذاکراتی کند اما در نهایت با واکنش رهبر انقلاب در جریان دیدار با آبه شینزو روبهرو شد. در این میان جان بولتون در کتاب «اتاقی که در آن اتفاق افتاد» که اخیرا منتشر کرده است، به روایتی از آن ماجرا میپردازد که گویای تلاش برخی در دولت برای راضی نگه داشتن حامل پیام آمریکاست. او در بخشی از این کتاب با یادآوری آن دیدار نوشته است: «نتیجه واضح بود: مأموریت آبه شکست خورده بود. ایران عملا به صورت آبه سیلی زده بود. با این وجود، ژاپنیها این مساله را تکذیب میکردند؛ شاید سعی داشتند از آبه در مقابل تحقیری دفاع کنند که به اصرار ترامپ با آن مواجه شده بود. من و پمپئو ساعت ۱۲:۱۵ با ترامپ دیدار کردیم و من توئیتهای [آیتالله] خامنهای را به او نشان دادم. سپس دوباره یک سخنرانی طولانی درباره اینکه کری مانع از مذاکره او با ایران میشود، ایراد کرد... صبح جمعه، آبه گزارشی شخصی از سفرش به ترامپ داد؛ گفت هیچ تمایلی در روحانی یا [آیتالله] خامنهای برای گفتوگو با آمریکا پیش از برداشته شدن تحریمهای اقتصادی مشاهده نکرده است. آبه دستکم از اینکه ایران فورا این ملاقات را علنی کرده گلایه داشت اما باز هم معتقد بود روحانی واقعا خواهان گفتوگو با آمریکاست و درباره اینکه روحانی چگونه پس از ملاقات آبه با [آیتالله] خامنهای، در راهرو دنبال آبه دویده تا به او بگوید برداشتن تحریمها میتواند به گشایش باب گفتوگو کمک کند، سخنسرایی کرد».
در پایان، همین بررسی اختصاری مواضع اصلاحطلبان در طول 4 سال گذشته مبین این نکته است که اساسا این جریان تمام تلاش خود را معطوف به آغاز دور جدید مذاکرات در دولت عهدشکن آمریکا کرده بود و اساسا اگر این مذاکرات نیز آغاز نشد، حاصل تدبیر رهبر حکیم انقلاب بوده است؛ تدبیری که اگر نبود یقینا امروز و در پایان دوره زمامداری ترامپ، کشورمان میراثدار یک شکست و بیآبرویی بود که عملا به دولت بایدن نیز برای تحمیل فشارهای بیشتر چراغ سبز نشان میداد.
ارسال به دوستان
«وطنامروز» گزارش میدهد؛ برنامه دولت روحانی برای انجام مذاکره با دولت ترامپ هزینههای بزرگ سیاسی و اقتصادی به کشور تحمیل میکرد
اگر با ترامپ مذاکره میکردند؟!
کارشناسان معتقدند در صورت مذاکره ایران با دولت ترامپ، این اتفاق تأثیر مهمی بر روند انتخابات ریاستجمهوری آمریکا میگذاشت و چه بسا نتیجه انتخابات را نیز تحتالشعاع قرار میداد
گروه سیاسی: دولتمردان و در رأس آنها حسن روحانی و محمدجواد ظریف مشغول جشن و پایکوبی از پایان دوران حکمرانی ترامپ در آمریکا هستند و در حال استقبال از جو بایدن میهمان جدید بال غربی کاخ سفید هستند به این امید که برجام را به روزهای خوش گذشته بازگرداند. در این میان رئیس دولت و وزیر امور خارجه با گرفتن ژست پیروزی، طوری وانمود میکنند انگار مقاومت آنها بوده که ترامپ را به درهای خروجی کاخ سفید هدایت و به عمارتش «مارالاگو» در فلوریدا رهنمون کرده است؛ گویی روحانی و ظریف فراموش کردهاند برای هموار کردن مسیر مذاکره با این رئیسجمهور جنجالی آمریکا، تقریبا دست به هر کاری زدند.
به گزارش «وطن امروز»، رئیسجمهور و یارانش در حالی این روزها ترامپ را با ناسزا بدرقه میکنند که حداقل در سال 98 جمعبندی دولت و دستگاه سیاست خارجی و نمود آن در بیرون چیزی جز این گزاره را که باید با رئیسجمهور وقت آمریکا مذاکره کرد، نشان نمیداد؛ مذاکراتی که اگر نظام به آن تن میداد، معلوم نبود کشور را در چه ورطه هولناکی قرار میداد. این ورطه اما چندان بیگانه به نظر نمیرسد، چرا که یکبار کشور با هزینه سنگین آن مواجه شده بود؛ جایی که روحانی و ژنرالهای دیپلماسیاش توافقی با مختصات برجام را با دولت در آستانه خداحافظی باراک اوباما نهایی کردند. این اتفاق به اندازهای عجیب بود که ۴۷ سناتور آمریکایی را به این صرافت انداخت به دولتمردان ایرانی هشدار دهند آنچه را با عنوان برنامه جامع اقدام مشترک امضا میکنند، تنها یک توافق اجرایی است و رئیسجمهور بعدی میتواند با یک حرکت قلم آن را ابطال کند. در آن نامه سرگشاده که توسط «تام کاتن» سازماندهی شده بود و به امضای رهبر حزب جمهوریخواه سنا و همچنین «مارکو روبیو»، «تد کروز» و «رند پال» رسیده بود، تأکید شده بود: «جالب توجه است در حالی که بر مذاکرات شما با دولت خود نظارت داریم، میبینیم شما به طور کامل از نظام قانون اساسی ما آگاهی ندارید... هر چیزی که مورد تأیید کنگره قرار نگیرد، تنها یک توافق اجرایی است و رئیسجمهور بعدی میتواند با یک حرکت قلم آن را ابطال کند و کنگره آینده میتواند در هر برهه از زمان مفاد توافق را اصلاح کند». این هشدارها اما با تمسخر محمدجواد ظریف و جمله معروف وزیر امور خارجه که خواستار این بود تام کاتن پولش را از دانشگاه «هاروارد» پس بگیرد، مواجه شد ولی کمتر از ۳ سال بعد دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت آمریکا تنها با چرخش یک قلم از برجام خارج شد و خنده را روی لبان محمدجواد ظریف خشکاند؛ اتفاقی که حسن روحانی این روزها اینگونه از آن یاد میکند: آن کمسواد تاجرمسلک کاغذ را خط خطی کرد و از برجام خارج شد.
با این وجود پس از خروج غیرقانونی آمریکا از توافق هستهای، انتظار میرفت این اقدام با پاسخ سخت دولت مواجه شود اما در کمال ناباوری، دولت از خروج یک مزاحم ابراز رضایت کرد و تنها واکنش دولت روحانی این بود که میخواهد به دیپلماسی فرصت داده و با اعلام اینکه 1+5 از این پس به 1+4 تبدیل شد، مشق ریاضی کرد! اما از آنجایی که دولت دوازدهم ایده دیگری جز مذاکره و سیاست خارجی برای اداره کشور نداشت، در نهایت چاره را در مذاکره با آن کمسواد تاجرمسلک یافت.
* شاخه زیتون از طرف ظریف
پیگیری مجموعه مواضع مقامات دولتی و در رأس آنها حسن روحانی و محمدجواد ظریف در آن ایام گویای این واقعیت انکارناپذیر است که هر قدر با گذر زمان، شکست آرزوهای برجامی دولت بیشتر رنگ واقعیت به خود میگرفت، فرمان دیپلماسی دولت بیش از پیش به سوی لزوم عقبنشینی در برابر ترامپ هدایت میشد. مهرماه سال گذشته بود که ظریف پس از گفتوگو با «کریستین امانپور» در شبکه CNN در توئیتی نوشت: «شاخه زیتون همیشه روی میز قرار داشته است ولی ما یک بار دیگر نیز این شاخه زیتون را نشان میدهیم». بعد از آن نیز روحانی در جریان سفر به یزد مجددا گرای مذاکراتی خود را به طرف غربی داد گفت: هر جا بتوانیم از طریق مذاکره مشکل شما مردم را حل کنیم یا آن را کاهش دهیم، من به عنوان رئیسجمهور منتخب شما یک ثانیه صبر نخواهم کرد، با اینکه میدانم کار بسیار سختی است.
* جلوگیری از یک فاجعه دیپلماتیک
این پایان کار نبود و با سفر آبه شینزو به تهران که همه او را حامل پیام ترامپ میدانستند، جریان رسانهای نزدیک به دولت با برجسته کردن این سفر، آن را به مثابه آغاز عقبنشینی در برابر فشارهای آمریکا به حساب آورد. با این حال در جریان این سفر نیز در نهایت رهبر انقلاب با پیام ترامپ مخالفت کردند و در جواب مشهور خود به نخستوزیر ژاپن اذعان داشتند: ما در حسننیت و جدی بودن شما تردیدی نداریم اما درباره آنچه از رئیسجمهور آمریکا نقل کردید، من شخص ترامپ را شایسته مبادله هیچ پیامی نمیدانم و هیچ پاسخی هم به او ندارم و نخواهم داد.
موضع قاطع رهبر حکیم انقلاب در برابر سناریوی ترامپ که با عصبانیت طرف آمریکایی نیز روبهرو شد، امروز که ترامپ با شکست در انتخابات، از صحنه سیاسی ایالات متحده کنار رفته است و از طرف دیگر واسطهاش یعنی آبه شینزو نیز به دلیل فساد، با رسوایی از سمت خود کنارهگیری کرده است بیشتر معنا مییابد، اگر نخستوزیر معزول ژاپن با دست پر از تهران نزد ترامپ باز میگشت امروز چیزی جز بیاعتباری و یک فاجعه دیپلماتیک نصیب کشورمان نشده بود.
* نه؛ مرسی!
با گذر 6 ماه از دیدار آبه شینزو از تهران، سیاهترین صفحه کارنامه ترامپ یعنی ترور شهید قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس در فرودگاه بغداد رقم خورد؛ اقدام دیوانهواری که عملا اعلان جنگ نیز به شمار میرفت. اما تنها 20 روز بعد وزیر امور خارجه در اظهاراتی غیرمتعارف و خلاف مصالح ملی در گفتوگو با نشریه اشپیگل آلمان در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا مذاکره با آمریکا پس از ترور سردار سلیمانی را غیرمحتمل میدانید؟ اظهار داشت: «خیر! من هرگز چنین امکانی را رد نمیکنم به شرط آنکه آنها رویکرد خود را تغییر دهند و واقعیات را به رسمیت بشناسند. از نظر ما مهم نیست چه کسی در کاخ سفید مینشیند؛ چیزی که اهمیت دارد نحوه رفتار آنهاست. دولت ترامپ میتواند گذشتهاش را جبران کند، تحریمها را بردارد و به میز مذاکره بازگردد. ما کماکان بر سر میز مذاکره هستیم».
اما قاتل سردار سلیمانی در جواب ظریف با ادبیاتی تحقیرآمیز در توئیتی نوشت: «وزیر امور خارجه ایران میگوید خواستار مذاکره با ایالات متحده است اما میخواهد تحریمها برداشته شود. نه؛ مرسی!» این اظهارات خلاف امنیت و منافع ملی ظریف، روز سهشنبه کارت زرد نمایندگان مجلس به او را در پی داشت.
در این میان، جان بولتون در کتاب «اتاقی که در آن اتفاق افتاد» که اخیرا منتشر کرده است، به روایتی از دیدار نخستوزیر وقت ژاپن از ایران پرداخته است. بولتون نوشته است: صبح جمعه، آبه گزارشی شخصی از سفرش به ترامپ داد؛ گفت هیچ تمایلی در [آیتالله] خامنهای برای گفتوگو با آمریکا پیش از برداشته شدن تحریمهای اقتصادی مشاهده نکرده است. آبه دستکم از اینکه ایران فورا این ملاقات را علنی کرده گلایه داشت اما باز هم معتقد بود روحانی واقعا خواهان گفتوگو با آمریکاست و درباره اینکه روحانی چگونه پس از ملاقات آبه با [آیتالله] خامنهای، در راهرو دنبال آبه دویده تا به او بگوید برداشتن تحریمها میتواند به گشایش باب گفتوگو کمک کند، سخنسرایی کرد».
* دام مذاکره با ترامپ
با شرحی که رفت اگر مجموعه تلاشهای ظریف و روحانی برای مذاکره با ترامپ به نتیجه میرسید و نظام را در مسیر مذاکره و توافق با رئیسجمهور وقت آمریکا قرار میداد، کشور امروز با یک مخمصه دیپلماتیک مواجه میشد. چنانکه توضیح داده شد، توافق دولتمردان با اوباما منجر به خروج ترامپ از توافق و اعمال انبوهی از تحریمهای بیسابقه علیه کشورمان شد که حسن روحانی خود آن را به جنگ اقتصادی تشبیه میکند.
اگر کشور به مذاکره با ترامپ تن داده بود، این امکان را به رئیسجمهور آمریکا میداد حتی توافق با تهران را به برگ برنده خود در انتخابات سوم نوامبر تبدیل کند و چه بسا پیروز انتخابات میشد، بنابراین امروز با رئیسجمهوری مواجه بودیم که کسی در دنیا روی حرف و وعدههایش حساب نمیکند و جنایتهایش علیه ایران تداوم پیدا میکرد؛ چه اینکه ترامپ در مذاکرات با کیم جونگ اون هم پیشتر نشان داده بود فقط به دنبال عکس یادگاری است.
در فرض دوم اگر کشور با ارزیابیهای رئیس دولت و وزیر امور خارجه با ترامپ مذاکره میکرد و ترامپ در انتخابات شکست میخورد که خورد، کار ابعاد فاجعهآمیزتری پیدا میکرد و امروز ایران در چشم جهان بیاعتبار شده بود و یک فاجعه در تاریخ سیاست خارجی ایران و جهان رقم میخورد و ایران با کسانی (ترامپ و واسطهاش آبه شینزو) تفاهم کرده بود که به مفتضحانهترین شکل از سمت خود کنار رفتند.
اگر نبود راهبرد هوشمندانه رهبرانقلاب در دوره ریاستجمهوری ترامپ که «نه جنگ میشود نه جنگ میکنیم»، امروز کشور در ورطه و بیراههای افتاده بود که جبرانناپذیر بود؛ چنانکه اواخر شهریور 98 پیش از سفر روحانی به نیویورک برای اجلاس سالانه سازمان ملل، رئیسجمهور فرانسه بشدت در تلاش بود روحانی و ترامپ را کنار هم بنشاند و حتی مقدمات این کار را در دعوت از ظریف به بیاریتز در حاشیه اجلاس سران 8 کشور جهان فراهم کرد اما رهبر انقلاب شهریورماه بیان فرمودند: آمریکاییها باز مسأله مذاکره را همینطور دارند دنبال میکنند؛ این یک ترفند است، این را باید همه بدانند، همه باید توجه کنند. البته آمریکاییها هم یک جور حرف نمیزنند؛ گاهی میگویند «مذاکره بیقید و شرط»، گاهی میگویند «مذاکره بدون پیششرط»، گاهی میگویند «مذاکره با 12 شرط»؛ حالا یا واقعا سیاستشان، سیاست آشفتهای است، نمیدانند چه میخواهند که احتمال دارد این باشد، یا این است که دارند ترفند میزنند؛ یکی از ترفندها هم همین است: یکی یک حرفی بزند، آن دیگری یک چیز دیگری بگوید، برای اینکه طرف مقابل را سردرگم کنند؛ لکن ما سردرگم نمیشویم، راه ما روشن است. رهبری ادامه دادند: اگر دشمن ما توانست اثبات کند فشار حداکثری، علاج کار ایران است و روی ایران مؤثر است، ایران دیگر و هرگز روی آسایش را نخواهد دید.
***
[جاهل کیست؟]
سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امور خارجه روز چهارشنبه در واکنش به تیتر «ظریف ترامپید» «وطن امروز»، عبارات «جاهل»، «سخیف»، «مهمل» و «دون» را خطاب به «وطن امروز» به کار برد. از اینکه این ادبیات از سوی سخنگوی وزارت امور خارجه که اساسا قرار است یک وزارتخانه ملی و غیرحزبی غیرباندی باشد، تاسفآور است، بگذریم اما سخنگوی محترم وزارت امور خارجه باید پاسخ دهد جاهل چه کسی است؟ وزارتخانهای که تنها 3 هفته بعد از به شهادت رساندن سردار سلیمانی در گفتوگو با اشپیگل از امکان مذاکره با قاتل سردار ملی کشور صحبت به میان میآورد یا کسانی که صحت گفتههایشان امروز بیش از هر زمان دیگری مقابل دیدگان قرار دارد و دلسوزانه کجراههای را که سیاست خارجی در آن حرکت میکرد، پیشبینی کرده و نسبت به آن تذکر دادند؟ کسانی جاهل هستند که منتقدان خود را به همسویی با نتانیاهو و ترامپ متهم میکردند و از دیگر سو در کانالهای متعدد به دنبال مذاکره با همان ترامپ بودند که اگر این اتفاق رخ داده بود، کشور به واسطه مذاکره با یک شکستخورده در چشم جهان بیآبرو شده بود. سخنگوی محترم وزارت امور خارجه پاسخ دهد چه کسی جاهل است؟ کسانی که با پیام ضعف و بنبست از داخل، طرف مقابل را در فشار به کشورمان و عمل نکردن به کوچکترین تعهداتش در برجام ترغیب میکردند یا دلسوزانی که چنین روزهایی را پیشبینی کرده بودند؟
ارسال به دوستان
چگونه با سوءمدیریت، فرصت گفتوگو به تهدید علیه صدا و سیما تبدیل میشود
شبکه 4 حاشیهساز نبود
گروه فرهنگ و هنر؛ اتفاقی که روی آنتن شبکه 4 در یک میز گفتوگو رخ داد، خود از جهات متعدد قابل بحث و گفتوگو است؛ اما توهین زنندهای که از سوی یکی از میهمانان برنامه «زاویه» مطرح شد، واکنشهایی را به همراه داشت. به گزارش «وطن امروز»، یکی از نکات قابل تأمل درباره توهین زننده یکی از میهمانان برنامه زاویه، این است که برای سالها صداوسیما از سوی مخالفان و منتقدانش در موضع متهم قرار گرفته، تنها به خاطر اینکه به مجال و محل گفتوگو تبدیل نشده است. فارغ از اینکه این ادعا تا چه اندازه درست یا نادرست است، مساله اساسی این است که رویکرد مدیریتی برنامههای چند ماه گذشته در شبکه چهارم سیما که قاعدتاً شبکهای با تم گفتوگو و بحث است؛ به تهدید تبدیل شده و اساسا به فرآیند گفتوگو ضربه زده است.
اما موردی در بیانیه روابط عمومی شبکه 4 در این ارتباط مطرح شده است که قابل نقد است. در این بیانیه آمده است که اتفاق مذکور برخلاف رویه برنامه زاویه و شبکه 4 بوده است. حال آنکه اتفاقا چندی پیش سخنان و آمارهای بیپایه یکی از میهمانان همین برنامه باعث شد حاشیههایی جدی برای این شبکه ایجاد شود و این در حالی است که شبکه 4 پیش از این، اتفاقا یکی از شبکههای شریف و باسابقه تلویزیون در امر مناظره و گفتوگوهای علمی و فلسفی بوده و روند فعلی به هیچ وجه یادآور توفیقهای گذشته و رویه عاقلانه این شبکه نیست.
یکی از موارد دیگری که پس از این برنامه در رسانهها مطرح شد، واکنش پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بود. این پژوهشگاه در نامهای رسمی اعلام کرده است: میهمان برنامه زاویه عضو هیات علمی پژوهشگاه نیست. در اطلاعیه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی آمده است: «در اقدامی غیرحرفهای و اشتباه نسبت به سِمَت علمی نامبرده، جعل عنوان صورت گرفته و ایشان عضو هیات علمی پژوهشگاه معرفی شده در حالی که هیچگونه رابطه استخدامی با مجموعه ندارد». موضوعی که در نوع خود پدیده عجیبی است که برنامه زاویه نسبت به آن بیتوجهی کرده است.
طی ماههای اخیر هزینهسازی و حاشیهپردازیهای زرد برای رسانه ملی آن هم در شبکهای که فلسفه تشکیل آن بحث و تبادلنظر درباره مسائل فکری و گفتمانی رایج در جامعه بوده است، تبدیل به یک رویه شده است.
ارسال به دوستان
در پی 2 انفجار انتحاری در بازار بغداد 32 نفر کشته و بیش از 100 نفر زخمی شدند
قربانیان دولت ضعیف
گروه بینالملل: وقوع 2 انفجار تروریستی پنجشنبه گذشته در بازار بغداد که منجر به کشته و زخمی شدن بیش از 100 شهروند عراقی شد، بیشتر از همه انتقادات را متوجه دولت و رویکرد امنیتی آن در یک سال گذشته کرد. این اقدام تروریستی که مسؤولیت آن از سوی گروه داعش پذیرفته شده، در حالی رقم میخورد که در ماههای گذشته گروهها و شخصیتهای مقاومت به کرات بر وجود شواهد عینی در حمایت لجستیکی و اطلاعاتی آمریکا از داعش در عراق تاکید کردند تا حدی که پس از انفجار، یحیی رسول، سخنگوی فرمانده کل نیروهای مسلح عراق در سخنانی اذعان کرد ما از ۳ ماه پیش اطلاعاتی درباره بمبگذاری داشتیم اما جدی گرفته نشد. این سخنان و مواضع گروههای مقاومت در حالی است که نخستوزیر عراق در یک سال گذشته با اتخاذ مواضع مشکوک و مبهم، تضعیف حشدالشعبی و گروههای مقاومت را در دستور کار قرار داده است. به عبارت دیگر انفجار تروریستی پنجشنبه گذشته در عراق بار دیگر این سناریو را در ذهن تحلیلگران و کارشناسان منطقه تقویت کرد که رویکرد مشکوکی پیرامون شکست امنیتی در عراق وجود دارد که خواستار بقای نیروهای نظامی- امنیتی آمریکایی در این کشور است. اکنون که این انفجار فجیع منجر به بروز تعداد بیسابقه تلفات تروریستی در ۳ سال گذشته شده است، نخستوزیر عراق از لزوم تقویت و همگرایی نهادهای امنیتی و مقابلهکننده با داعش صحبت کرده است؛ موضوعی که از آن با عنوان نوشداروی نخستوزیر پس از کشتار مردم یاد میشود.
* مرگبارترین حمله تروریستی بغداد طی ۳ سال گذشته
به گزارش «وطن امروز» به نقل از خبرگزاری رسمی عراق (واع)، ظهر پنجشنبه گذشته وقوع 2 انفجار تروریستی در شهر بغداد منجر به کشته و زخمی شدن بیش از 100 نفر شد. گفتنی است گروه تروریستی داعش در بیانیهای مسؤولیت انفجارهای عراق را بر عهده گرفت. بر اساس این گزارش این انفجارها در میدان الطیران و بازار بابالشرقی بغداد و در میان تجمع شهروندان عراقی رخ داد. مطابق آمار رسمی، این انفجارها تاکنون 32 کشته و 110 زخمی برجا گذاشته است و به علت شدت انفجار احتمال افزایش قربانیان این حمله تروریستی وجود دارد. این انفجارها مرگبارترین حمله تروریستی در بغداد طی ۳ سال گذشته به شمار میرود. وزارت بهداشت عراق گفته جانباختگان این حادثه در صحنه حمله جانشان را از دست دادهاند و اکثر زخمیها درمان شده و از بیمارستان مرخص شدهاند. وزارت کشور عراق هم درباره جزئیات ۲ انفجار تروریستی روز پنجشنبه بغداد اعلام کرد: ۲ تروریست انتحاری دارای کمربندهای انفجاری عامل این حمله تروریستی بودند. بر اساس گزارش پایگاه خبری المستقله به نقل از وزارت کشور عراق، در این عملیات تروریستی ابتدا یکی از تروریستهای انتحاری مدعی میشود بیمار است و با تمارض مردم را دور خود جمع میکند. پس از جمع شدن مردم به دور او برای کمک، وی خود را منفجر میکند. لحظاتی پس این انفجار، تروریست انتحاری دوم، پس از جمع شدن مردم برای کمک به زخمیهای انفجار نخست، خود را منفجر میکند. این بازار رو باز به فروش لباسهای دست دوم اختصاص داشته که پنجشنبه گذشته بعد از برداشته شدن محدودیتهای مربوط به جلوگیری از شیوع ویروس کرونا مملو از جمعیت بوده است. پایگاه خبری «الناس» هم به نقل از یک منبع آگاه امنیتی نوشت این حمله تروریستی را ۲ تروریست انتحاری با کمربندهای انفجاری، در یک بازار در مرکز بغداد انجام دادند. فرد انتحاری نخست، خود را در بازاری در میدان «غرناطه» مقابل یک ایستگاه برق منفجر کرد و سپس نفر دوم در فاصله ۲۰۰ متری او خود را منفجر کرد. مصطفی الکاظمی، نخستوزیر عراق پس از وقوع انفجارهای یاد شده در بغداد برخی مقامات امنیتی این کشور را برکنار کرد.
* نوشداری الکاظمی پس از کشتار مردم
«مصطفی الکاظمی» نخستوزیر عراق دیروز (جمعه) در جلسه فوقالعاده امنیت ملی عراق به اقدامات اتخاذ شده برای جلوگیری از حملات احتمالی در این کشور پرداخت. الکاظمی در جلسه یادشده در ارتباط با انفجارهای اخیر بغداد گفت: «امنیت تنها یک کلمه نیست که در رسانهها آن را بر زبان بیاوریم، بلکه یک مسؤولیت است. آنچه روز گذشته رخ داد یک شکاف [در نظام امنیتی] بود و ما اجازه تکرار آن را نخواهیم داد». نخستوزیر عراق ادامه داد: «داعش روزانه تلاش دارد خود را به بغداد برساند [اما] این اقدامات در عملیاتهای پیشدستانه خثنی میشود. من خود شخصا بر دستگاههای اطلاعاتی نظارت خواهم کرد. ما برای اقدام [در این باره] و به منظور اتخاذ تدابیر فوری شرایط جدیدی ایجاد خواهیم کرد». وی همچنین اعلام کرد در ساختاری امنیتی و نظامی عراق تغییراتی اعمال شده است و بغداد در حال کار روی یک طرح امنیتی فراگیر و مؤثر برای مقابله با چالشهای آتی است. نخستوزیر عراق که از زمان تصدی این پست در یک سال گذشته مواضع پرابهامی در قبال نیروهای مقاومت عراق بویژه فرماندهی حشدالشعبی اتخاذ کرده و حتی درباره تحریم فالح الفیاض از سوی آمریکا موضع سکوت اتخاذ کرده بود، در صدد است با برپایی این قبیل جلسات، سهم خود از مشکلات و معضلات امنیتی موجود را ناچیز نشان دهد.
* بیانیه دفتر آیتالله سیستانی در محکومیت انفجار تروریستی بغداد
در همین حال دفتر آیتالله سیستانی با انتشار بیانیهای در محکومیت انفجار تروریستی بغداد اعلام کرد: بار دیگر تروریستهای بیرحم با ۲ انفجار در میدان طیران بغداد عزیز، غیرنظامیان بیگناه را هدف قرار دادند که در صحنهای وحشتناک که تمام وجدانهای بیدار را آزار میدهد، منجر به شهادت دهها نفر و و زخمی شدن چندین برابر این تعداد شد. ضمن ابراز تسلیت عمیقانه و صمیمانه به خانوادههای معظم شهدای بزرگوار، از خداوند متعال التماس دعا داریم که مجروحان را به سرعت بهبود بخشد و از نهادهای امنیتی ذیصلاح میخواهیم برای حفظ امنیت تلاشهای خود را تشدید کرده و نقشههای دشمنانی را که در انتظار آسیب به این مردم مظلوم رنج دیده هستند، خنثی کنند.
* واکنش مقامات عراقی به حمله تروریستی بغداد
برهم صالح، رئیسجمهوری عراق در واکنش به حوادث تروریستی بغداد در صفحه توئیتر خود نوشت انفجارهای تروریستی بغداد آن هم در زمان کنونی نشان میدهد تروریستها حقوق ملی بزرگ ملت عراق و خواستههای آنان برای آیندهای مملو از امنیت را هدف گرفتهاند. وی همچنین گفت: ما با اینگونه اقدامات که به منظور بر هم زدن ثبات کشور برنامهریزی میشود، قاطعانه مقابله میکنیم.
فالح الفیاض، رئیس سازمان حشدالشعبی نیز با انتشار بیانیهای ضمن محکوم کردن این حمله اعلام کرد: تلاشهای ناامیدانه تروریستها نمیتواند خدشهای در عزم و اراده ما ایجاد کند. وی این حمله تروریستی را یادآور سالهای گذشته و اقدام تروریستها برای ریختن خون فرزندان عراق دانست و گفت: تلاش تروریستها نخواهد توانست خدشهای در توانمندی نیروهای امنیتی و حشدالشعبی که پایان کار داعش را رقم زدند، ایجاد کند. وی تاکید کرد: نیروهای ما در مجموعههای مختلف در کمین نشستهاند و هرگز اجازه نخواهند داد شهرهای ما به جولانگاه تروریستها تبدیل شود. فیاض گفت: ما به قدرت و توانمندی نیروهای امنیتی و حشدالشعبی و دستگاههای امنیتی در حمایت از غیرنظامیان اطمینان کامل داریم. سیدعمار حکیم، رهبر جریان حکمت ملی و ائتلاف عراقیون نیز در پیامی ضمن محکومیت شدید این دو انفجار تروریستی و ناجوانمردانه، از نهادهای امنیتی خواست فورا دلایل وقوع این اقدام تروریستی را شناسایی کنند.
مقتدا صدر، رهبر جریان صدر نیز با صدور بیانیهای گفت: اجازه بازگشت تروریسم، انفجار و خودروهای بمبگذاری شده و بستههای انفجاری را به عراق نخواهیم داد. شیخ قیس الخزعلی، دبیرکل عصائب اهلالحق هم غفلت امنیتی و مشغله سیاسی دولت را ۲ عامل اصلی انفجارهای تروریستی در عراق دانست. ائتلاف فتح نیز با انتشار بیانیهای ضعف دستگاههای امنیتی را عامل اصلی انفجارهای اخیر در عراق دانست. در بیانیه ائتلاف فتح آمده است: آنچه در میدان الطیران بغداد رخ داد و به شهید و مجروح شدن دهها نفر انجامید، نتیجه ضعف دستگاههای امنیتی و استمرار تضعیف آن از طریق هدف قرار دادن و تعرض به آن از طرق مختلف است و این امر همچنین نقص اطلاعاتی را نشان میدهد. این بیانیه افزود: بعد از انفجارهای جرفالصخر و نقصهای امنیتی که در صلاحالدین، دیالی و... رخ داد، دولت و دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی باید با بالا بردن سطح آمادهباش و آمادگی کامل و با اجرای عملیات پیشدستانه با هر گونه نقص امنیتی پیش از وقوع آن مقابله کنند. در این بیانیه بر حمایت از جبهه داخلی و پشتیبانی از دستگاههای امنیتی برای مقابله با طرفهای خارجی که از تروریسم حمایت میکنند، تاکید شده است. ائتلاف دولت قانون عراق هم با صدور بیانیهای اعلام کرد: ما خواستار افزایش تدابیر امنیتی و پیگرد گروههای تروریستی هستیم. در ادامه این بیانیه تاکید شده است: این حمله لزوم بازنگری در طرحهای امنیتی و متلاشی کردن باقیمانده گروههای تروریستی را به ما گوشزد میکند. ائتلاف دولت قانون همچنین بر لزوم وحدت گروههای سیاسی عراقی در مواجهه با چالشهای پیش رو تاکید کرد. محمد الحلبوسی، رئیس پارلمان عراق نیز تاکید کرد آنچه در بغداد رخ داد نشان از حالت خطرناک و تلاشهای تروریسم برای بیثباتی در این کشور دارد. حسن الکعبی، نایب رئیس پارلمان عراق هم گفت: درباره بیتوجهی و اهمال در اجرای تدابیر امنیتی پیگیرانه هشدار داده بودیم.
* واکنشهای بینالمللی به انفجار بغداد
حمله تروریستی پنجشنبه بغداد واکنش کشورها، مقامات و نهادهای بینالمللی را نیز به همراه داشت. در همین ارتباط حزبالله لبنان با صدور بیانیهای ضمن محکومیت انفجارهای بغداد، وقوع این انفجارها را همزمان با افزایش درخواستها برای خروج نظامیان اشغالگر آمریکایی از عراق مشکوک توصیف کرد. حزبالله در ادامه بیانیه خود تاکید کرد: مطالبه مردم و دولت عراق در زمینه خروج نظامیان اشغالگر از خاک این کشور از سوی آمریکا با تحریمهای بیشتر پاسخ داده شد تا بار دیگر راه برای تحرک گروههای تروریستی در عراق باز شود. حزبالله لبنان پاسخ این جنایت وحشیانه را تاکید بر لزوم خروج نظامیان اشغالگر آمریکایی از خاک عراق و ادامه تلاشهای محکم و جدی در زمینه پیگرد گروههای تروریستی دانست. جنبش انصارالله یمن هم در بیانیهای تاکید کرد: انفجارها اهرم و ابزاری است که آمریکا با عاملیت عربستان سعودی از آن در جهت بر هم زدن امنیت عراق استفاده میکند. انصارالله این انفجارهای وحشیانه را تاکیدی بر این واقعیت دانست که دستگاههای اطلاعاتی آمریکا، این شیوه و روش خطرناک را در آینده فعال خواهند کرد. دولتهای سوریه، روسیه، قطر، ترکیه، مصر، امارات، نماینده سازمان ملل در عراق، اتحادیه اروپایی، اتحادیه عرب، الازهر مصر و سفیر کانادا در بغداد نیز با صدور بیانیههایی این حمله تروریستی را محکوم کردند.
* انفجار در مسیر کاروان نظامیان آمریکا
منابع عراقی دیروز همچنین از هدف قرار گرفتن 4 کاروان آمریکا در استانهای «بابل»در مرکز عراق و استانهای «ذیقار» و «دیوانیه» در جنوب عراق خبر دادند که در پی آن تعدادی از افسران ناتو مجروح شدند. کانال تلگرامی «صابرین نیوز» اعلام کرد گروه «اصحاب کهف» مسؤولیت این حمله را برعهده گرفته است. صابریننیوز در ادامه نوشت ۲ عملیات در استان بابل صورت گرفته که عملیات دوم در این استان را نیز گروه اصحاب کهف برعهده گرفته است. برخی منابع همچنین از هدف قرار گرفتن یک کاروان ارتش آمریکا در شهر «الناصریه» در جنوب شرق عراق خبر دادند.
***
[رد پای آلسعود در انفجارهای تروریستی بغداد]
در حالی که مقامات و منابع رسمی با گذشت 2 روز از این حادثه گزارشی درباره هویت ۲ تروریست انتحاری ارائه نکردهاند، برخی منابع غیررسمی از نقش آلسعود و شیخنشینهای حاشیه خلیجفارس در این حمله تروریستی خبر دادند. بر این اساس «سعید سعیدی» عضو دفتر سیاسی عصائب اهلالحق عراق گفت: رد پای آلسعود و آلنهیان در ۲ انفجار بغداد پیداست. وی خواستار استیضاح وزیر کشور عراق به خاطر اهمال و سهلانگاری امنیتی در این کشور شد. وی از عملکرد دولت برای برقراری امنیت در عراق انتقاد کرد و حشدالشعبی و گروههای مقاومت را مانعی در مسیر منافع آمریکا و متحدانش در عراق دانست. حزبالله عراق هم با صدور بیانیهای ضمن محکومیت انفجارهای بغداد، مزدوران وابسته به محور سهگانه صهیونیستی- آمریکایی- سعودی را مسؤول این جنایت دانست. در بخشی از این بیانیه آمده است: همزمانی وقوع جنایت با آغاز به کار دولت بایدن، این واقعیت را نشان میدهد که محور شرارت در تلاش برای اجرای پروژه به تسلیم کشاندن ملت عراق است. حزبالله عراق همچنین در این بیانیه تاکید کرد: بار دیگر آنچه را قبلا متذکر شده بودیم، تکرار میکنیم که بنسلمان، ولیعهد سعودی تصمیم خود مبنی بر از سرگیری حمایت از اجرای عملیاتهای تروریستی در خاک عراق را عملی کرده است.
ارسال به دوستان
افزایش قیمت هر عدد تخممرغ به 2 هزار تومان یک شانه تخممرغ: 55 هزار تومان
شانههای تورم بر شانههای مردم
گروه اقتصادی: قیمت تخممرغ به رغم مازاد تولید در کشور از چند ماه پیش بشدت بالا رفته و همچنان قصد پایین آمدن ندارد. قیمت تخممرغ یک ماه است افزایش بیحساب و کتاب داشته و به شانهای 55هزار تومان و دانهای بین 1700 تا 2000 تومان رسیده است. به گزارش «وطن امروز»، در گزارش قبلی که به موضوع قیمت تخممرغ پرداختیم (2 دیماه)، قیمت هر شانه تخممرغ معادل یارانه نقدی یک ماه شده بود. حالا با گذشت نزدیک به یک ماه قیمت یک شانه تخممرغ رقم یارانه را هم پشت سر گذاشته و به بیش از 50 هزار تومان رسیده است. تخممرغ در پی افزایش قیمت دیگر محصولات پروتئینی مانند گوشت، مرغ و لبنیات افزایش قیمت یافته و از آنجا که این محصول به غذای دهکهای آسیبپذیر مشهور است، انتظار برای مدیریت بازار آن بیش از پیش احساس میشود. در واقع تولید تخممرغ در کشور بیش از نیاز است و حتی صادر میشود بنابراین افزایش بیش از اندازه قیمت پذیرفتنی نیست. در همین باره سخنگوی وزارت جهاد کشاورزی در نخستین نشست خبری خود اعلام کرد: تولید تخممرغ در کشور بیش از یک میلیون تن است و پیشبینی میشود امسال نیز افزایش یابد. هدایتالله اصغری، مدیرعامل اتحادیه مرغداران هم با تایید اینکه تولید داخلی کفاف نیاز مردم را میدهد، اظهار داشت: در حال حاضر به مقدار مورد نیاز بازار تهران و شهرستانها از طریق مجاری توزیع میادین میوه و ترهبار و فروشگاههای زنجیرهای، تخممرغ فله با قیمت شانهای ۳۳ تا ۳۴ هزار تومان و بستهبندی شده با قیمت ۳۶ هزار تومان عرضه میشود. مدیرعامل اتحادیه مرغداران گفت: در حال حاضر در تمام استانها بر اساس اعلام نیاز تخممرغ با قیمت مصوب در حال عرضه است و سعی میشود برای به تعادل رسیدن بازار از ۳ هزار تن نیاز روزانه کشور ۷۰ تا ۸۰ درصد با قیمت مصوب از طریق شبکه توزیع تعریف شده به دست مصرفکنندگان برسد. اصرار مسؤولان به فروکش کردن قیمت در بازار با توزیع تخممرغ دولتی در حالی است که مردم هنوز دسترسی به این تخممرغهای ارزان ندارند و این موضوع را میتوان با پرسه در میادین میوه و ترهبار متوجه شد.
* چه کسی تخممرغها را پر داد؟
با این تفاسیر سوالی که وجود دارد این است که چرا باید قیمت تخممرغ اینچنین سر به فلک بکشد. مسؤولان انگشت اتهام خود را در این رابطه به سمت واسطهها میگیرند. مدیرعامل اتحادیه مرغداران معتقد است: «افزایش قیمت ناشی از فعالیت واسطهها در این عرصه است». این ادعا در حالی مطرح میشود که تا اینجای سال هیچ اقدام مستمری برای کوتاه کردن دست این به اصطلاح دلالان و واسطهها نشده است.
* راهی برای حذف واسطهها نیست؟
امروز در تمام دنیا با سادهترین روشها از جمله استفاده از فناوریهای کامپیوتری نظیر اپلیکیشنها این واسطهها را حذف یا کم کردهاند اما هنوز معضل کشاورزی و دام کشور ما دلالی است. استفاده از اپلیکیشنها در حقیقت عرضه مستقیم در فضای مجازی است بدون اینکه دلالان بتوانند دخالتی بکنند. قیمتهای فرمایشی از یک سو و نداشتن مدیریت لازم برای اعمال قیمتهای مصوب، عامل چندنرخی شدن بازار و ورود دلالان از این رخنه به بازار تخممرغ است اما کشورها با ایجاد رقابت و افزایش تولید فروشندگان را مجبور میکنند قیمت را اتوماتیکوار کاهش دهند و در حقیقت دلالی هم حذف میشود.
* سیاست نامناسب صادرات و واردات؛ عامل گرانی تخممرغ
مشکل دیگر نداشتن مدیریت و سیاستهای صادرات و واردات است؛ مثلا تخممرغ زمانی که گران هم شده بود صادرات داشت، در حالی که الان کشورها بویژه در شرایط کرونا تامین نیاز داخل را در اولویت قرار دادهاند و صادرات خود را متوقف یا محدود کردهاند، ضمن اینکه تاثیر تصمیمات توقف صادرات بر بازار حداقل چندین ماه طول میکشد. بنابراین لازم بود مسؤولان قبل از اینکه قیمت داخل به حد انفجار برسد، صادرات را متوقف میکردند. مسؤولان به جای پرداختن به عوامل اصلی افزایش قیمت به ۲ عامل دمدستی که واسطهها و گرانی نهاده است میپردازند. البته کسی منکر تاثیر گرانی نهاده بر افزایش قیمت نیست اما مساله این است که نهاده تاثیر خود را طی ۲ سال گذشته بر بازار محصولات پروتئینی گذاشته ولی از چند ماه پیش وضعیت عرضه خوراک دام و طیور بهتر شد و قیمت نهاده هم تا حدودی فروکش کرد، بنابراین دلیل گرانی اخیر تخممرغ را در جای دیگری باید جستوجو کرد.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از تصمیم جدید نمایندگان برای مالیات پلکانی حقوق
مالیات عادلانه از حقوق
گروه اقتصادی: تغییرات اعمالشده کمیسیون تلفیق مجلس برای مالیات حقوق در سال 1400 نشان میدهد کمیسیون تلفیق تعداد پلههای مالیاتی را از 4 به 6 پله افزایش داده که باعث عادلانهتر شدن پایه مالیاتی میشود. بررسی دقیقتر پلههای مالیاتی مصوب کمیسیون تلفیق نشان میدهد این کمیسیون سعی داشته فشار مالیاتی را از حقوقهای پایین کاسته و آن را به حقوقهای بالاتر منتقل کند. در مقابل اما کمیسیون تلفیق سعی کرده با افزایش پلکان مالیاتی، حقوقهای بالاتر را مشمول مالیاتهای سنگینتری کند.
اقدام کمیسیون تلفیق در افزایش پایههای مالیاتی و انتقال بار مالیات بر طبقات برخوردار کشور، میتواند ضمن افزایش درآمدهای دولت و کاستن از کسری تراز عملیاتی بودجه، تبعات ناشی از کسری بودجه احتمالی در سال آینده را تا حد قابل توجهی کاهش دهد. مهمترین تبعات کسری بودجه در سال آینده را میتوان تورم دانست که در صورت بیتوجهی مجلس به اشکالات متعدد لایحه دولت، معیشت قشر متوسط و بویژه کمدرآمد جامعه را با سختی قابل توجهی مواجه میکند.
سخنگوی کمیسیون تلفیق لایحه بودجه سال 1400 مجلس در نشست خبری پنجشنبه هفته گذشته (دوم بهمن)، مصوبات این کمیسیون را تشریح کرد.
* مصوبه مهم تلفیق برای حقوقها
یکی از مصوبات مهم کمیسیون تلفیق درباره حقوق و مزایا، کاهش سقف حقوق پرداختی به کارکنان (مدیران) دولتی از 21 برابر حداقل حقوق به 15 برابر حداقل حقوق بود. رحیم زارع گفت: کمیسیون تلفیق پیشنهاد دولت برای افزایش 25 درصدی حقوق و مزایای کارکنان دولت را برای سال آینده تصویب کرد اما سقف پرداخت حقوق مدیران را از آنچه دولت پیشنهاد کرده بود کاهش داد. وی ادامه داد: بر این اساس نمایندگان سقف حقوق را از 21 برابر حداقل حقوق که پیشنهاد دولت بود به 15 برابر حداقل حقوق کاهش دادند؛ البته کارانه پزشکان مشمول این بند نیست.
* کاهش 79 هزار میلیارد تومان از سقف مصارف هدفمندی
زارع با تاکید بر اینکه منابع هدفمندی یارانهها در لایحه بودجه سال آینده 429 هزار میلیارد تومان تعیین شده بود، گفت: با تصویب پیشنهادات دولت در بخش مصارف از جمله پخش و پالایش، فرآوردههای نفتی و شرکت ملی نفت، ارزش افزوده گاز طبیعی و عوارض مالیات بر ارزش افزوده فرآوردههای نفتی حدود 79 هزار میلیارد تومان از منابع کلی کسر شد. وی تاکید کرد: کمیسیون تلفیق بودجه برای مابقی منابع درآمدی حاصل از هدفمندی یارانهها هنوز تعیین تکلیف نکرده و قرار است در جلسه بعدی این کمیسیون درباره بخش مصارف در حوزههای یارانه دارویی، حمایت معیشتی، کاهش فقر مطلق، سیاست جمعیتی خانواده، خرید تضمینی گندم، رزمندگان معسر و حوزه اشتغال آسیبدیده از کرونا و... تصمیمگیریهای لازم را اتخاذ کند.
* مصوبات تلفیق درباره پرداخت تسهیلات
زارع گفت: همچنین بر اساس مصوبه این کمیسیون تسهیلاتی برای حوزه اشتغال با محوریت کشاورزی در نظر گرفته شد و وزارت امور اقتصادی و دارایی باید با محوریت کشاورزی و امنیت غذایی، ساخت مسکن، توسعه صنایع، حمل و نقل، حمایت از شرکتهای دانشبنیان و تکمیل زیرساختهای شهرکهای صنعتی اقدامات لازم را در سال 1400 انجام دهد. وی تاکید کرد: بر اساس مصوبه دیگر کمیسیون تلفیق بودجه، همه بانکها و مؤسسات اعتباری موظف شدند سال آینده 90 هزار میلیارد تومان تسهیلات برای احداث و نوسازی 100 هزار واحد مسکن در روستاها و شهرهای کمتر از 25 هزار نفر جمعیت و همچنین 200 هزار واحد مسکن شهری تخصیص دهند که دوره بازپرداخت این تسهیلات هم 20ساله تعیین شده است.
سخنگوی کمیسیون تلفیق لایحه بودجه سال 1400 با اشاره به مصوبات کمیسیون تلفیق بودجه در بحث ایثارگران هم گفت: دولت موظف شد نسبت به تبدیل وضعیت استخدامی همه افراد پیمانی، انجام کار معین، کارگری، شرکتی و روزمزد با طی مراحل گزینش بدون الزام به داشتن شرط سنی، تحصیل و آزمون فرزندان ایثارگران اقدام کرده و آنها را استخدام رسمی کند. زارع افزود: وزارت صمت نیز سال آینده مکلف شد برای تامین 20 هزار خودروی ملی جانبازان و ایثارگران بالای 25 درصد و دارای محدودیتهای حرکتی جسمی و همچنین جانبازان 50تا 70 درصد با معرفی بنیاد شهید از طریق ایران خودرو و سایپا با تقسیط 5 ساله اقدام کند. وی تصریح کرد: بنیاد شهید هم میتواند 5 هزار فقره وام مسکن از محل سهمیه 1400 خود برای ایثارگرانی که قبلا از تسهیلات استفاده کرده اما اکنون فاقد مسکن هستند، تامین کند. همچنین ایثارگرانی که در سنوات گذشته از این تسهیلات ارزانقیمت تا سقف 25 میلیون تومان نیز بهرهمند شدهاند اگر تا پایان سال 99 تسهیلات خود را تسویه کنند، میتوانند از تسهیلات مسکن ارزانقیمت ایثارگران در سال آینده بهرهمند شوند.
سخنگوی کمیسیون تلفیق لایحه بودجه سال 1400 در پاسخ به سوالی درباره اینکه بر اساس اعلام رئیس بنیاد شهید، این سازمان در سال آینده با وجود 4 هزار میلیارد تومان کسری بودجه دچار مشکل خواهد شد، این کمیسیون چه تدبیری برای این موضوع اندیشیده است، گفت: پیشنهاداتی در حوزه مصارف تبصره 14 برای ایثارگران وجود دارد و کمیته هدفمندی یارانههای کمیسیون تلفیق بودجه هم پیشنهادات خوبی در این باره ارائه کرده است؛ بنابراین تلاش داریم بخشی از کسری بودجه بنیاد شهید را در سال 1400 جبران کنیم.
* کاهش شکاف سقف و کف حقوق از 21 برابر به 15 برابر
با توجه به سهم 75 درصدی هزینههای جاری از مصارف عمومی لایحه بودجه سال آینده، کنترل هزینههای جاری به مسالهای حیاتی در اصلاح لایحه تبدیل شده است. در همین رابطه، میزان افزایش حقوق، سقف قانونی پرداخت حقوق و همچنین نحوه دریافت مالیات از حقوقها از مهمترین مسائل به شمار میرود.
طبق اعلام زارع، کمیسیون تلفیق با پیشنهاد دولت برای افزایش 25 درصدی حقوق موافقت کرد اما سقف پرداخت حقوق به کارکنان (مدیران) دولت را از 21 برابر به 15 برابر حداقل حقوق کاهش داده است. رحیم زارع گفت: کمیسیون تلفیق پیشنهاد دولت برای افزایش 25 درصدی حقوق و مزایای کارکنان دولت را برای سال آینده تصویب کرد اما سقف پرداخت حقوق مدیران را از آنچه دولت پیشنهاد کرده بود کاهش داد. وی ادامه داد: بر این اساس نمایندگان سقف حقوق را از 21 برابر حداقل حقوق که پیشنهاد دولت بود به 15 برابر حداقل حقوق کاهش دادند؛ البته کارانه پزشکان مشمول این بند نیست. زارع همچنین اعلام کرد: سقف پاداش بازنشستگی 475 میلیون تومان تعیین شد.
* مالیات 6 پلهای حقوق
یکی از اقدامات مهم کمیسیون تلفیق مجلس در موضوع حقوقها، تعیین پلکان مالیاتی بود. سخنگوی کمیسیون تلفیق لایحه بودجه سال 1400 درباره نرخهای مالیات بر حقوق در سال آینده اعلام کرد: سقف معافیت مالیاتی حقوق کارکنان دولت به استثنای اعضای هیات علمی و قضات 4 میلیون تومان تعیین شد. زارع با اشاره به نحوه دریافت مالیات از حقوقها بیان کرد: از حقوق بین 4 تا 8 میلیون تومان 10 درصد، حقوق بین 8 تا 12 میلیون تومان 15 درصد، حقوق 12 تا 18 میلیون تومان 20درصد، حقوق 18 تا 24 میلیون تومان 25 درصد و حقوق 24 تا 32 میلیون تومان 30 درصد مالیات اخذ خواهد شد و مازاد بر 32 میلیون تومان حقوق هم باید 35 درصد مالیات پرداخت کند.
***
تغییرات تلفیق درباره مالیات حقوق
نگاهی به جدول زیر، تغییرات اعمال شده کمیسیون تلفیق مجلس برای مالیات حقوق در سال 1400 را بخوبی نشان میدهد. چنانکه پیداست کمیسیون تلفیق تعداد پلههای مالیاتی را از 4 به 6 پله افزایش داده که باعث عادلانهتر شدن پایههای مالیاتی میشود. بررسی دقیقتر پلههای مالیاتی مصوب کمیسیون تلفیق نشان میدهد این کمیسیون سعی داشته فشار مالیاتی را از حقوقهای پایین کاسته و آن را به حقوقهای بالاتر منتقل کند. به طور مثال کمیسیون تلفیق، حقوق 6 میلیون تومان در ماه را مشمول 10 درصد مالیات کرده است؛ این در حالی است که دولت در لایحه تقدیمی به مجلس، مالیات این حقوق را معادل 15 درصد در نظر گرفته است. در مقابل اما کمیسیون تلفیق سعی کرده با افزایش پلکان مالیاتی، حقوقهای بالاتر را مشمول مالیاتهای سنگینتری کند. چنانکه این کمیسیون حقوقهای بالاتر از 32 میلیون تومان را مشمول 35 درصد مالیات کرده است. این در حالی است که دولت در لایحه بودجه، این حقوقها را مشمول تنها 25 درصد مالیات کرده است.
اقدام کمیسیون تلفیق در افزایش پایههای مالیاتی و انتقال بار مالیات بر طبقات برخوردار کشور، میتواند ضمن افزایش درآمدهای دولت و کاستن از کسری تراز عملیاتی بودجه، تبعات ناشی از کسری بودجه احتمالی در سال آینده را تا حدود قابل توجهی کاهش دهد. مهمترین تبعات کسری بودجه سال آینده را میتوان تورم دانست که در صورت بیتوجهی مجلس به اشکالات متعدد لایحه دولت، معیشت قشر متوسط و بویژه کمدرآمد جامعه را با سختی قابل توجهی مواجه میکند.
ارسال به دوستان
واکنش رئیس دفتر رئیسجمهور به تلاش انتخاباتی اصلاحطلبان برای فاصلهگیری از دولت
رفیق قافلهاید!
گروه سیاسی: محمود واعظی در واکنش به توبه خرازی بابت حمایت از حسن روحانی گفت: آنها با نگاهی به گذشته ببینند قبل از این دولت چه شرایطی داشتند و فعالیتهای آنها در چه حدی بود. این دولت همفکران آنها را در استانداریها و سمت معاونت وزیر به کار گرفت و امروز به جای تشکر، طلبکار هم شدهاند و حرفهای بیربط میزنند و الان که زمان انتخابات شده در پی یکسری حرفهای بیپایه و اساس هستند.
به گزارش «وطن امروز»، اصلاحطلبان هرقدر برای آینده سیاسیشان تلاش میکنند تا بگویند با دولت روحانی سروکاری ندارند، ندایی از درون دولت مورد خطابشان قرار میدهد که آنها را با این دولت سروکاری هست. تضمینکنندههای دیروز روحانی که روزگاری نه چندان دور تمام اهتمام خود را بر پیروزی حسن روحانی استوار کرده بودند این روزها تلاش میکنند با تعریف کردن خود در جبهه منتقدان این دولت از حیثیت سیاسی خویش دفاع کنند، گویی برای سردهندگان شعار با روحانی تا 1400 در سال 99 رقابتی شکل گرفته است تا پیش از فرارسیدن این سال خود را جدا از روحانی تعریف کنند. در جدیدترین مورد صادق خرازی هفته گذشته بابت حمایت از روحانی توبه کرد. دبیرکل حزب ندای ایرانیان در ششمین مجمع عمومی حزب متبوعش با تأکید بر اینکه رئیسجمهور و وزیر اجارهای دوای امروز درد ما نیست، گفته بود: دوای درد ما این است که هر گروهی که موفق میشود صادقانه بتواند نیروهای مسؤولیتپذیر و نیروهای کارآمد خود را وارد عرصه کند. وی در ادامه با مورد خطاب قرار دادن مقامات دولتی ادامه داده بود: بزرگترین مشکل ما این است که ادعای این آقایان پایانناپذیر است و توقعات و سیری ناپذیریشان در کشور دردسرهای جدی درست کرده است. خرازی با تأکید بر اینکه باید به خاطر رئیسجمهور اجارهای (حسن روحانی) توبه کنیم و بپذیریم اشتباه کردیم، گفت: نتیجه اشتباه و غلط ما در تشخیص نادرست وضعیت امروز است که به وجود آمده و ما باید این اشتباه را بپذیریم. اظهارات خرازی که البته پیش از این توسط چهرههای اصلاحطلب دیگری نیز طرح شده بود واکنش محمود واعظی، رئیس دفتر رئیسجمهوری را در پی داشت تا او بار دیگر به اصلاحطلبان یادآوری کند آنها سرنوشتی جدای از دولت یازدهم و دوازدهم ندارند. وی در پاسخ به انتقاد دبیرکل حزب ندای ایرانیان درباره حمایت نکردن از نامزد نیابتی و عملکرد دولت، گفت: او در ستاد انتخاباتی روحانی نقشی نداشت؛ اثبات کند برای روی کار آمدن رئیسجمهور چه کار کرده که چنین اظهاراتی داشته است. واعظی با اشاره به اینکه در سال92 در ستاد انتخاباتی روحانی حاضر بوده و چیزی از حضور صادق خرازی در این ستاد به خاطرش نمیآید، ادامه داد: ایشان نخست بیاید اثبات کند برای روی کار آمدن رئیسجمهور چه کار کرده که چنین اظهاراتی داشته است؛ ضمن اینکه محمدرضا عارف تا روز سهشنبه قبل از رایگیری نامزد جریان اصلاحات در انتخابات یازدهمین دوره ریاستجمهوری بود. رئیس دفتر رئیسجمهوری خاطرنشان کرد: آن زمان نظرسنجیها فاصله معناداری میان رای روحانی و عارف را نشان میداد به طوری که روحانی جزو نفرات اول و دوم بود.بر همین اساس خودشان و بیشتر از همه محمد خاتمی و دوستان آنها تصمیم گرفتند عارف که دیگر شانسی برای رقابت نداشت، کنار برود. واعظی اضافه کرد: آنها آزاد بودند به قالیباف یا کسی دیگر رای دهند اما مردم تصمیم گرفتند به دکتر روحانی رای دهند. بنابراین حرفی که او میزند نادرست است. وی ادامه داد: آنها با نگاهی به گذشته ببینند قبل از این دولت چه شرایطی داشتند و فعالیتهای آنها در چه حدی بود. این دولت همفکران آنها را در استانداریها و سمت معاونت وزیر به کار گرفت و امروز به جای تشکر، طلبکار هم شدهاند و حرفهای بیربط میزنند و الان که زمان انتخابات شده در پی یک سری حرفهای بیپایه و اساس هستند. البته جواب تند واعظی به اصلاحطلبانی که این روزها سعی در جداسازی خود از دولت و هزینههایش دارند تازگی ندارد، پیش از این مهرماه سال جاری نیز وی به اصلاحطلبان یادآوری کرده بود جایگاه امروزشان را مدیون دولت روحانی هستند. او در جمع خبرنگاران با اشاره به اینکه هیچ وقت در درون اصلاحطلبان یک نظر و یک گروه خاص نبوده و دیدگاهها متفاوت بوده است، گفته بود: همیشه در داخل دولت از سال 92 از بین وزیران و اعضای کابینه و استانداران اصلاحطلبان بودند. اگر الان اصلاحطلبان منتقد شدند که البته همه آنها نیستند، انتقاد به رفقای خودشان هست که در داخل دولت هستند. حداقل اگر مراعات بقیه اعضای دولت را نمیکنند مراعات حال رفقا و همفکران خود را بکنند.
بالا گرفتن تنشهای کلامی میان دولت و چهرههای اصلاحطلب در ماههای منتهی به انتخابات و در شرایطی که دولت پایینترین سطح حمایت اجتماعی را نیز با خود همراه نمیبیند نشان از عدم رضایت دولتیها از کسب اعتبار اصلاحطلبان به وسیله برائت از دولت دارد. اگر اصلاحطلبان روزگاری با استفاده از کلیدواژه «رحم اجارهای» قصد تفهیم جایگاه روحانی را به او داشتند، حالا رئیس دفتر روحانی جایگاههای مهم تصاحب شده از سوی اصلاحطلبان در
7سال گذشته را به آنها یادآوری میکند، شاید برای همین که بدانند نمیشود نان دولت را خورد اما از خوردن چوبش فرار کرد.
ارسال به دوستان
کاهش شدید دما در 28 استان کشور
یخبندان ایران
گروه اجتماعی: برف و کولاک و یخبندان موجب گرفتاری و سرگردانی بسیاری از هموطنان در اکثر نقاط کشور شد.
به گزارش «وطن امروز»، 28 استان کشور آخر هفته سرد و برفی را سپری کردند به شکلی که در بیشتر نقاط کشور شاهد یخبندان بودیم و در این میان با آنکه راهنمایی و رانندگی ناجا از چند روز پیش هشدار داده بود با توجه به پیشبینی سازمان هواشناسی، مردم از سفرهای غیرضروری پرهیز کنند، بسیاری از مردم در جادههای کشور گرفتار شدند.
رئیس سازمان امداد و نجات جمعیت هلالاحمر در این باره گفت: بر اساس تلاش امدادگران و نجاتگران هلالاحمر به یکهزار و ۸۶۷ نفر از هموطنان در۱۰ استان آذربایجان شرقی و غربی، اردبیل، ایلام، قزوین، کردستان، کرمانشاه، گلستان، لرستان و همدان امدادرسانی شد. مهدی ولیپور درباره امداد به گرفتارشدگان در برف و کولاک گفت: طی ۷۲ ساعت با تلاش امدادگران و نجاتگران هلالاحمر به یکهزار و ۸۶۷ نفر از هموطنان در ۱۰ استان، امدادرسانی شد. وی توضیح داد: ۶۱ تیم امداد و نجات متشکل از ۲۰۱ امدادگر و نجاتگر در ۳۶ محور کوهستانی مشغول امدادرسانی به هموطنان گرفتار شده در برف و کولاک بودند و توانستند ۱۷ نفر از مصدومان را به مراکز امن منتقل کنند و 7 نفر هم به مرکز درمانی منتقل شدند.
رئیس سازمان امداد و نجات جمعیت هلالاحمر به رهاسازی ۱۴۰ دستگاه خودرو گرفتار شده در برف اشاره کرد و افزود: ۵۱ بطری آب معدنی، ۸۸ بسته بیسکویت و ۲۲ بسته غذایی در بین آسیبدیدگان توزیع شد.
ولیپور همچنین از اسکان اضطراری و موقت تعدادی از مسافران زمستانی در پایگاههای امداد و نجات جادهای و بینشهری هلالاحمر در جادههای سختگذر و مسیرهای مواصلاتی صعبالعبور کوهستانی خبر داد.
وی همچنین درخواست کرد مردم هنگام قرار گرفتن در وضعیتهای اضطراری عمومی و پیچیده انواع حوادث و سوانح طبیعی، غیرطبیعی و انسانساخت، با شماره ۱۱۲ مرکز پاسخگویی به کمک اضطراری سازمان امداد و نجات تماس بگیرند. همچنین در این طرح یکهزار و ۲۶۳ مرکز شامل ۵۶۱ پایگاه ثابت، ۱۷۹ پایگاه موقت، ۲۲ مرکز امداد هوایی، ۴۳۳ شعبه در مراکز ۳۲ استان و ۳۴ تیم آموزش و نگهداری سگهای تجسس(آنست) به همراه یکهزار و ۵۵۳ تیم تخصصی هلالاحمر با به کارگیری یکهزار و ۴۳ دستگاه آمبولانس، ۱۹ دستگاه اتوبوس آمبولانس، ۴۵۶ دستگاه خودروی نجات، ۵۰ دستگاه خودروی ویژه عملیاتی (آرگو)، ۱۱ دستگاه خودروی فرماندهی عملیات، ۱۶ دستگاه خودروی ارتباطات، ۱۲ هزار و ۱۸ دستگاه خودروی امدادی، ۱۲۲ دستگاه موتورلانس و ۴۸۰ دستگاه موتوسیکلت فعالیت داشته و دارند.
* برف و کولاک ادامه دارد؟
سازمان هواشناسی ضمن هشدار درباره وزش بادهای خیلی شدید (۶۰ تا ۱۱۰ کیلومتر بر ساعت) در برخی استانها، از یخزدگی معابر و احتمال وقوع بهمن در دامنههای البرز خبر داد. بر اساس نقشههای همدیدی و آیندهنگری سازمان هواشناسی، تا ظهر امروز در استانهای خراسان جنوبی، شرق کرمان، سیستانوبلوچستان و شرق هرمزگان وزش باد شدید، گاهی گردوخاک پیشبینی شده است. بر اساس اعلام سازمان هواشناسی تا چهارشنبه آسمان بیشتر مناطق کشور صاف است و غلظت آلایندههای جوی در شهرهای صنعتی و پرجمعیت افزایش مییابد. همچنین از دوشنبه تا اواخر هفته افزایش دما در اکثر مناطق کشور پیشبینی شده است. همچنین طی امروز و فردا دریای عمان، خلیجفارس، تنگه هرمز و دریای خزر، مواج پیشبینی شده است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|